روزهایی که نمی نویسم مشغول کلنجار رفتنم با گره گوره های روزهای بهم گوریده.
روزهایی که می نویسم در واقع، در کلنجارم با ادا کردن کلماتی که همه ی تلاششان را می کنند تا متلاشی نکنند دل کسانی را که دوستشان دارم.
روزهای نیامده را کنار می گذارم برای ننوشتن و برای هیچ کاری نکردن جز واگوراندن آسمان ها و ریسمانهای بهم بافته شده. برای پیدا کردن سر نهان کلافم و کلافگی هایم.
من خیال میکنم همین روزها قرار ا...ست یکی بیاید بنشینیم در سکوت رشته هایمان را دوباره از نو بتابیم و نخ کنیم و کلافشان کنیم. من سر کلاف را گره بزننم دور مچش و او دستهایش بیاورد جلوی صورت من و من بازیگوشی را کنار بگذارم و مثل آدم، با حوصله نخ را هی از روی مچ چپش رد کنم به زیر مچ راستش و همزمان خواب و خیالی را برایش بازگو کنم که با این کلاف نو خواهم بافت.
این پیشبینی غریب را از نگاه خودم توی آینه و تفاوتش با نگاه تصویر مشکوک پروفایل فیسبوکم دریافته ام.
http://www.youtube.com/watch?v=RUAPf_ccobc
روزهایی که می نویسم در واقع، در کلنجارم با ادا کردن کلماتی که همه ی تلاششان را می کنند تا متلاشی نکنند دل کسانی را که دوستشان دارم.
روزهای نیامده را کنار می گذارم برای ننوشتن و برای هیچ کاری نکردن جز واگوراندن آسمان ها و ریسمانهای بهم بافته شده. برای پیدا کردن سر نهان کلافم و کلافگی هایم.
من خیال میکنم همین روزها قرار ا...ست یکی بیاید بنشینیم در سکوت رشته هایمان را دوباره از نو بتابیم و نخ کنیم و کلافشان کنیم. من سر کلاف را گره بزننم دور مچش و او دستهایش بیاورد جلوی صورت من و من بازیگوشی را کنار بگذارم و مثل آدم، با حوصله نخ را هی از روی مچ چپش رد کنم به زیر مچ راستش و همزمان خواب و خیالی را برایش بازگو کنم که با این کلاف نو خواهم بافت.
این پیشبینی غریب را از نگاه خودم توی آینه و تفاوتش با نگاه تصویر مشکوک پروفایل فیسبوکم دریافته ام.
http://www.youtube.com/watch?v=RUAPf_ccobc
No comments:
Post a Comment