Monday, June 3, 2013


با تردید هندوانه ی قاچ شده ی سفید مایل به صورتی را می گذارم روی پیشخوان و با قیافه ی حق بجانب رسید خریدم را هم می گذارم روبروی طرف.
با خودم فکر می کنم این کار مثل این است که تخم مرغ شانسی را پس ببری بگویی از چیزی که تویش بوده خوشت نیامده است.
ولی وانمود می کنم که نمی دانم کارم چقدر غیر معمول است.

قطعا بی استعداد ترینم در سوا کردن هندوانه.

هر کس فرمول خودش را دارد . یکی می گوید آنکه گرد تر است. یکی میگوید آنکه سنگین تر است. یکی میگوید هندوانه باید دراز و سبک و سبز تیره باشد. من هرچه سبز تیره پیدا میکنم، گرد است. درازتر ها معمولا کمرنگ و سنگینند. یکی میگوید تقارن شکل هندوانه مهمترین اصل است. خوشبختانه همه از لحاظ موسقیایی اتفاق نظر دارند. باید صدای طبل بدهد. خب کسی هم از هندوانه انتظار صدای ویولن ندارد. همشان صدای طبل میدهند. گاهی اوقات چشمانم را تنگ میکنم و نگاه میکنم تا یکی خودش به من انرژی بفرستد که مرا انتخاب کن، مرا انتخاب کن. حتی یک بار آنقدر خم شدم تا یک هندوانه ی دور از دسترس را بردارم که با سنگینی هندوانه تعادلم به هم خورد و افتادم توی کارتون عمیق هندوانه!

گاهی تا یکی انتخاب می کنم و برش می دارم، چشمم یکی دیگر را می گیرد ولی از تصور اینکه مبادا اولی دلش بشکند، با دلخوری همان را می گذارم توی چرخ. بعد تمام مسیر با هر نیش ترمز، هندوانه توی صندوق عقب قل می خورد و کوبیده می شود پشت صندلی و من هر بار دلم هری می ریزد و به گمان اینکه مقصر ماشین پشتی است، ترمز می کنم تا زنگ بزنیم پلیس بیاید کروکی بکشد...

خانم فروشنده با لبخند و اظهار تأسف هندوانه را از من تحویل می گیرد و می گوید بروید یکی دیگر انتخاب کنید.

بار سوم که برای پس دادن برمی گردم خدا خدا میکنم شیفت کاری طرف عوض شده باشد که خوشبختانه همینطور است. از طرف میخواهم یکی را با من بفرستد که در این آزمون پیچیده ی آنالیز جرم و حجم و ارتعاش و رنگ به من کمک کند.
یک نفر که ظاهرا تا امروز کسی به عنوان متخصص به او رجوع نکرده است، با اعتماد به نفس کامل، آستین هایش را بالا میزند و شروع میکند به سبک سنگین کردن هندوانه ها. سه چهارتا انتخاب میکند و یکی یکی کنار گوشش میگذارد و ضربه می زند. بعد با اشاره از من میخواهد که نزدیک تر روم.

- گوش کن! تنها این یکی صدای طبل می دهد.




گوش می کنم. تشکر میکنم و هندوانه را از دستش می گیرم ولی به رویش نمی آورم که این صدا، صدای طبل نیست. صدای کنترباس است که نت هایش یک اکتاو بم تر از نتهای نوشته شده صدا می دهد.

این ها از موسیقی هیچ سر در نمی آورند.
 
 
 
 

 
 



 
 
 
 
 

No comments:

Post a Comment